الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به وبلاگ من خوش آمدید
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

یا زهراء سلام الله علیها

امام خمینی در پاسخ به افرادی که مخالف قانونی شدن ولایت‌فقیه در کشور بودند و آن را مایه تباهی اسلام می‌دانستند می فرمایند:
«تکذیب ولایت‌فقیه، تکذیب معصومین و تکذیب اسلام است.»

از آیت الله بهجت ره خواسته شد تا در مورد ولایت فقیه و محدوده اختیارات آن توضیح دهند. ایشان در جواب این سوال فرمودند:

می دانیم که دین اسلام آخرین دین، و احکام و قوانین اسلام آخرین مقرراتی است که از ذات مقدس پروردگار وضع شده است، و پیغمبری بعد از خاتم الانبیاء (صل الله علیه و آله و سلم) نخواهد آمد، و کتابی آسمانی بعد از قرآن کریم فرستاده نخواهد شد، وباید این کتاب تا قیام قیامت کتاب قانون بوده و عترت اهل بیت پیامبر اکرم (صلوات الله علیهم اجمعین) مبیّن آن باشند.

و نیز روشن است که امت محمدی صل الله علیه و آله و سلم در زمان حضرت حجت و معصوم حق، هر چند در زندان یا در حال تبعید باشد می توانند و طیف خود را ولو با مشقّت بسیار و تحمل مشکلات فراوان به دست آورند. ولی سخن درباره زمان غیبت کبرای حجت حق است، که در این موقعیت نمی توان برای مسأله بیش از سه صورت فرض کرد:

1ـ کتاب خدا و احکام و قوانین دین تعطیل شود.

2ـ خود به خود بماند؛ یعنی خودش وسیله ابقای خود باشد.

3ـ نیاز به سرپرست و حاکم و مبیّن دارد که همان ولی امر و مجتهد جامع الشرایط است.

فرض اول عقلا و نقلا باطل است، زیرا دین مبین اسلام، آیین خاتم است و تا ختم نسل بشر باید راهنما و آیین امت باشد و فرض دوم نیز باطل است، زیرا قانون خود بخود اجرا نمی شود و نیاز به شخص و یا اشخاص دارد تا آن را حفظ و به اجرا در آورند.

ناچار باید به فرض سوم قائل باشیم، و بگوئیم: جامعه مسلمین را باید ولی امر با همه شئونات و ابعاد آن اداره کند.

از سوی دیگر نیز روشن است که جامعه نیاز به تشکیلات فراوان از آن جمله: ارتش، آموزش و پرورش، دادگستری و ... و... و... دارد، و لذا باید دست ولی فقیه در همه شئونات مادی و معنوی، مبین و شارح و راهنما و حلّال مشکلات باشد.

در نتیجه، ولی فقیه باید تمام شئونات امام معصوم علیه السلام به استثنای امامت و آنچه را که مخصوص امام معصوم است داشته باشد تا بتواند اسلام را در جامعه پیاده کند، و گرنه در صورت عدم وجود تشکیلات حکومتی دشمنان نخواهند گذاشت که حکومت و آئین اسلامی پیاده شود.

دلیل دیگر اینکه با استدلال خلف می توان گفت: هیچ جامعه و کشوری با هرج و مرج پایدار نمی ماند، و باید قانون و حاکم و حکومتی در آن حکمفرما باشد، و اگر حکومت طاغوت حاکم باشد دین مبین اسلام باقی نمی ماند و این خلاف فرض است چون گفتیم به دلیل عقلی و نقلی باید دین مبین اسلام تا قیام قیامت باقی بماند؛

« وَ مَن یَبتَغِ غَیرَ الإسلامِ دِیناً فَلَن یُقبَلَ مِنهُ »(هر کس دین دیگری غیر از اسلام را بجوید، هرگز از او پذیرفته نمی گردد. سوره مبارکه آل عمران آیه 85)

* منبع: پرسش های شما پاسخ های آیت الله بهجت (ص 72 و 73)

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان:

ابعاد عبادتِ با عظمتِ اربعین

موارد مرتبط

شهید حاج قاسم سلیمانی:

امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است

امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).

* برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید

برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، ولایت فقیه را تنها نسخه نجاتبخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ی رسول‌الله است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله‌الحرام و مدینه حرم رسول‌الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند؛ قرآن آسیب می‌بیند.

* خطاب به برادران و خواهران ایرانی: خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید

برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید. اصول یعنی ولیّ‌فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنه‌ای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.

منبع این مطلب

اگر کاروان اسرا موضوع و‌ حقایق عاشورا را جهادگونه تبیین نمی‌کردند، امروز مانند دوران اموی جای جلاد و شهید عوض می‌شد. مواظب باشیم خدای ناکرده جزو سیاهی لشکر یزید نباشیم. امروزه فالو کردن و نشر و به هر طریق تقویت افکار زهرآلود دشمن، به منزله سیاهی لشکر سپاه طاغوت است و باید در پیشگاه الهی پاسخگو بود.

این استاد اخلاق افزود: تبیین به قول و فعل است. قول گاهی به بیان است، گاهی به قلم است. فعل ما در هر شرایطی باید سبب تقویت جبهه حق شود، نه تضعیف حق ...

**************

هرگونه تبلیغات در صورت انجام ارتباطی به این وبلاگ ندارد

استفاده از کلیه مطالب با ذکر صلوات آزاد است
سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان علیه السلام، هدیه به ساحت مقدس حضرت زهراء سلام الله علیها، ائمه اطهار علیهم السلام، امام خامنه ای حفظه الله تعالی و ارواح طیبه شهداء صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حوزه‌های علمیه , قرآن کریم , شهدای کربلا , محرم | عاشورا , شهدای انقلاب اسلامی , ماه صفر , اربعین حسینی علیه السلام , ,
:: برچسب‌ها: امام خمینی , مخالف , قانونی , ولایت‌فقیه , تکذیب , معصومین , اسلام , آیت الله بهجت , امام معصوم علیه السلام , دشمنان , تشکیلات حکومتی , حکومت , آئین اسلام , سوره مبارکه آل عمران , اربعین , پیاده روی اربعین , ظهور , امام خامنه ای , یا زهرا سلام الله علیها ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

موارد مرتبط

تفسیر آیه ۱۶۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۶۹ تا ۱۷۱ سوره مبارکه آل عمران

تفسیر آیات 172 تا 175 سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۷۶ تا ۱۷۷ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۷۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۷۹ سوره مبارکه بقره ...

تفسیر آیه ۱۸۰ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۸۱ تا ۱۸۲ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۸۳ تا ۱۸۴ سوره آل عمران ...

تفسیر آیه 185 سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه 186 سوره مبارکه آل عمران ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

 حضرت امام حسین(علیه السلام)

امام خامنه ای:

امام حسن و امام حسین را گفته‌اند: «سیّدی شباب اهل الجنّة». با این‌که اینها همیشه جوان نبودند و این دو بزرگوار به سنین پیری و کهولت هم رسیده‌اند، اما «سیّدی شباب» به آنها گفته‌اند؛ یعنی جوانی اینها باید به عنوان یک الگو همیشه در مقابل چشم جوانهای دنیا باشد. جوانی خود پیغمبر و جوانی امیرالمؤمنین هم همین‌جور است.۱۳۸۳/۰۵/۱۷

امام خامنه ای:

تلاش اهل بیت(علیهم السلام) برای زنده نگه‌داشتن راه حسین‌بن‌علی(علیه السلام)

مسأله‌ی شهید و ایثارگری، کهنه‌شدنی نیست؛ این، موتور حرکت جامعه است؛ بعضی‌ها از این نکته غفلت می‌کنند. این که می‌بینید بعضی با سخن، قلم و حرکات خود، نگاهی به ایثار و شهادت می‌اندازند که آن نگاه منفی و ناسپاسانه است، بر اثر غفلت آنهاست؛ نمی‌فهمند پاسداری از حرمت شهیدان و ایثارگران چقدر برای یک جامعه و ملت و کشور دارای اهمیت است. شما ببینید خون مطهر حسین‌بن‌علی (علیه‌السلام) در کربلا در غربت بر زمین ریخته شد؛ اما بزرگترین مسؤولیتی که بر عهده‌ی امام سجاد (علیه‌الصلاةوالسلام) و زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) قرار گرفت، از همان لحظه‌ی اول این بود که این پیام را روی دست بگیرند و به سرتاسر دنیای اسلام آن را، به شکلهای گوناگون، منتقل کنند. این حرکت برای احیاء دین حقیقی و دین حسین‌بن‌علی و آن هدفی که امام حسین برای آن شهید شد، یک امر ضروری و لازم بود. ۱۳۸۳/۰۴/۱۶

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

سلام بر سفیر عشق مسلم بن عقیل ... | تفسیر آیات 168 الی 186 سوره مبارکه آل عمران ... | دعا ... | انتخاب شخصیتی مردمی از تبار سیادت و علم ... | نباید بگذارید یک چنین اتفاقی بیفتد ... | به یاد شهدا ...

http://meysammotiee.ir/post/1017

https://www.mashreghnews.ir/news/417989

یکی از شهیدان حزب الله لبنان لحظاتی پیش از شهادت، با خون خود نوشت
سقطنا شهداء ولن نرکع.. انظروا دمائنا وتابعوا الطریق
در خون خود غلتیدیم و هیچ گاه تسلیم نخواهیم شد..
به خون ما بنگرید و راهمان را ادامه دهید.

پیوندها:

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):رزق و روزی

لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِيلَ الرِّزْقِ فَتُحْرَمُوا كَثِيرَه‏؛
رزق و روزی کم را ناچیز نشماریدزیرا این کار، شما را از رزق و روزی فراوان منع می کند(بحارالانوار،ج75،ص347)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: اهمیت , پاسداری , حرمت , شهیدان , ایثارگران , الگوی جوانان , الگو , جوانان , زینب کبری (سلام‌اللَّه‌علیها) , امام سجاد (علیه‌الصلاةوالسلام) , ظهور , یا زهراء سلام الله علیها , امام خامنه ای , تفسیر قرآن کریم , سوره مبارکه آل عمران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۱۵۶ تا ۱۵۸ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۵۹ تا۱۶۰ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۶۱ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۶۲ تا ۱۶۳ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیه ۱۶۴ سوره مبارکه آل عمران ...

آیه ۱۶۵ سوره مبارکه آل عمران ...

تفسیر آیات ۱۶۶ تا ۱۶۷ سوره مبارکه آل عمران ...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ویژه نامه عید سعید غدیرخم ... | برطرف‏ کردن گرفتارى مومن‏ ... | هر جا کار را منوط به غرب کردید ناموفق بود هر جا بدون اعتماد به غرب بود پیش رفتید ... | استکبار یعنی ... | ایستادگی ... | به یاد شهدا ...

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (علیه السلام)

برطرف‏ کردن گرفتارى مومن‏
امام حسین علیه السلام فرمودند:
مَنْ نَفّسَ کرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرّجَ اللّهُ عَنْهُ کرَبَ الدّنیا وَ الاخِرَةِ.

هر که گرفتارى مومنى را برطرف کند، خداوند گرفتاری هاى دنیا و آخرتش را برطرف مى‏ کند.
بحار الانوار: ج ۷۵، ص ۱۲۲

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

پیوندها:

https://t.me/fazylatha

کانال طاووس الجَنَّه:

https://t.me/tavoosoljannah

کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز):

https://t.me/sharheser

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/service/election

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام رضا (علیه السلام):خشم مومن

الْمُؤْمِنُ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ مومن هرگاه خشمگین شود،خشمش او را از مسیر حق منحرف نمی سازد(بحارالانوار، ج75، ص352)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , دفاع مقدس , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , حجاب , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , انتخابات , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: عید سعید غدیر خم , برطرف‏ کردن گرفتارى مومن , امام حسین علیه السلام , تفسیر قرآن کریم , غرب , اعتماد , موفق , ناموفق , استکبار , یاد شهداء , شهید مدافع حرم , شهدای مدافع حرم , دفاع مقدس , شهید , شهداء , شهیدان , سوره مبارکه آل عمران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تفسير آيات 96 تا 97 سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : جمعه 11 تير 1400

In the Name of Allah

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اَلسَّلامُ عَلَيکمْ يا اَهْلَ بَيتِ النُّبُوَّة
يا زهرا سلام الله عليها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسير آيات 96 تا 97 سوره مبارکه آل عمران

96 إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ 97 فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ

ترجمه
96 ـ نخستين خانه اى که براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمين مکّه است; که پر برکت، و مايه هدايت جهانيان است. 97 ـ در آن، نشانه هاى روشن، (از جمله) مقام ابراهيم است; و هر کس داخل آن (خانه خدا) شود، در امان خواهد بود; و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانائى رفتن به سوى آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و حج را ترک کند، به خود زيان رسانده)، خداوند از همه جهانيان، بى نياز است.

تفسير
همان طور که در ذيل آيات سابق گفتيم، يهود به پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) دو ايراد داشتند که پاسخ نخستين ايرادشان در آيات سابق آمد، و پاسخ دومين ايراد که درباره فضيلت بيت المقدس و برترى آن بر کعبه بود، در اين آيات آمده است. نخست مى فرمايد: «نخستين خانه اى که براى مردم (و نيايش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمين مکّه است که پر برکت و مايه هدايت جهانيان است» ( إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ ). به اين ترتيب، اگر کعبه به عنوان قبله مسلمانان انتخاب شده است، جاى تعجب نيست; زيرا اين نخستين خانه توحيد است، و بى سابقه ترين معبدى است که در روى زمين وجود دارد. هيچ مرکزى پيش از آن، مرکز نيايش و پرستش پروردگار نبوده. خانه اى است که براى مردم و به سود جامعه بشريت در نقطه اى که مرکز اجتماع و محلى پربرکت است ساخته شده است. تاريخ و منابع اسلامى هم به ما مى گويد: خانه کعبه به دست آدم (عليه السلام) ساخته شد، در طوفان نوح(عليه السلام) آسيب ديد و به وسيله ابراهيم خليل(عليه السلام) تجديد بنا گرديد بنابراين، انتخاب پرسابقه ترين خانه توحيد براى قبله از هر نقطه ديگرى شايسته تر است. جالب توجه اين که: در اين آيه خانه کعبه که نام ديگرش «بيت اللّه» است به عنوان خانه مردم معرفى شده، اين تعبير بيان کننده اين حقيقت است که: آنچه به نام خدا و براى خداست بايد در خدمت مردم و بندگان او باشد، و آنچه در خدمت مردم و بندگان خدا است براى خدا محسوب مى شود. ضمناً از اين آيه، اهميت سابقه داشتن در مسيرهاى الهى و سازنده، روشن مى شود، لذا در آيه فوق، نخستين فضيلتى که براى خانه کعبه ذکر شده همان سابقه ممتد و طولانى آن است و از اينجا پاسخ ايرادى که در مورد احترام «حجر الاسود» مى شود نيز روشن مى گردد: زيرا عده اى مى گويند: يک قطعه سنگ چه ارزش و اهميتى دارد که همه سال ميليون ها نفر از مردم براى «استلام» آن (دست گذاشتن بر آن) بر يکديگر پيشى گيرند و به عنوان يک مستحب مؤکد در برنامه زائران خانه خدا گنجانيده شود؟! ولى توجه به تاريخچه اين سنگ مخصوص، نشان مى دهد: امتيازى در آن است که در هيچ سنگ ديگرى در جهان نمى توان پيدا کرد و آن اين که: پرسابقه ترين چيزى است که به عنوان مصالح ساختمان، در يک مرکز عبادت و پرستش خداوند، به کار رفته; چرا که تمام معابد روى زمين و حتى کعبه که نخستين پرستشگاه است بارها تجديد بنا شده و مصالحى که در ساختمان آنها به کار رفته، تغيير يافته است تنها همين قطعه سنگ است که با مرور هزاران سال هنوز به عنوان مصالح ثابت در اين معبد پر سابقه پا بر جا مانده است. بنابراين اهميت آن در واقع همان سابقه داشتن در مسير خدا و خدمت به مردم است. به علاوه اين سنگ، تاريخ خاموشى از نسل هاى فراوان مؤمنان در قرون و اعصار مختلف است. اين سنگ زنده کننده خاطره استلام انبياى بزرگ و بندگان خاص خدا است که در کنار آن به نيايش پروردگار برخاستند. موضوع ديگرى که توجه به آن در اينجا لازم است اين است که آيه فوق مى گويد: اين نخستين خانه اى بوده که براى مردم ساخته شده است. روشن است: منظور نخستين خانه عبادت و پرستش است، بنابراين، هيچ مانعى ندارد که بپذيريم قبل از آن، خانه هاى مسکونى ديگرى در روى زمين وجود داشته است. و اين تعبير، پاسخ روشنى است به آنها (مانند نويسنده تفسير المنار) که مى گويند: خانه کعبه نخستين بار به دست ابراهيم(عليه السلام) ساخته شد و ساخته شدن آن را به دست آدم(عليه السلام) در رديف افسانه ها قلمداد مى کنند. در حالى که به طور مسلّم قبل از ابراهيم(عليه السلام)، معبد و پرستشگاه در جهان وجود داشته و انبياى پيشين همچون نوح(عليه السلام) از آن استفاده مى کردند، بر اين اساس چگونه ممکن است خانه کعبه که نخستين معبد جهان است به دست ابراهيم(عليه السلام) ساخته شده باشد؟ به هر حال، در اين آيه براى کعبه علاوه بر امتياز «نخستين پرستشگاه بودن» به دو امتياز «مبارک» و «مايه هدايت جهانيان» بودن آن نيز اشاره شده است.

سپس در آيه بعد دو امتياز ديگر آن را ذکر مى کند، مى فرمايد: «در آن نشانه هائى روشن است (از جمله) مقام ابراهيم» ( فيهِ آياتٌ بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ ). نشانه ديگر آن آرامش و امنيت حاکم بر اين شهر است، مى گويد: «و هر کس داخل آن شود در امان خواهد بود» ( وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً ). و در جمله بعد به همه مردم دستور انجام مناسک حج را داده، مى گويد: «و براى خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند آنها که توانائى رفتن به سوى آن دارند» ( وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبيلاً ). از اين دستور، تعبير به يک بدهى و دَين الهى شده است که بر ذمه عموم مردم مى باشد; زيرا فرموده است: وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ: «براى خدا بر مردم است». واژه «حجّ» در اصل، به معنى «قصد » است و به همين جهت به جاده و راه «مَحَجّة» (بر وزن مودّة) گفته مى شود; زيرا انسان را به مقصد مى رساند، و به دليل و برهان، «حجت» مى گويند; زيرا مقصود را در بحث روشن مى سازد. و اما اين که اين مراسم مخصوص را «حجّ» ناميده اند براى اين است که: به هنگام حرکت براى شرکت در اين مراسم «قصد زيارت خانه خدا» مى کنند و به همين دليل در آيه فوق اضافه به «بيت» (خانه کعبه) شده است. همان طور که سابقاً اشاره کرده ايم مراسم زيارت خانه کعبه نخستين بار در زمان ابراهيم(عليه السلام) رسميت يافت، و سپس به صورت يک سنت حتى در زمان عرب جاهلى ادامه يافت، و در اسلام به صورت کامل تر و خالى از هر گونه خرافه دوران جاهلى تشريع گرديد البته از «نهج البلاغه» (خطبه قاصعه) و بعضى از روايات به خوبى استفاده مى شود که فريضه حج از زمان آدم(عليه السلام) تشريع شده بود، ولى رسميت يافتن آن بيشتر مربوط به زمان ابراهيم(عليه السلام) است. حجّ بر هر انسانى که توانائى داشته باشد در عمر فقط يک بار واجب مى شود و از آيه فوق نيز بيش از اين استفاده نمى گردد; زيرا حکم، مطلق است و با يک بار انجام دادن امتثال حاصل مى شود.

تنها شرطى که در آيه براى وجوب حج ذکر شده «استطاعت» است که با تعبير: مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبِيْلاً: «کسى که توانائى راه پيمائى به سوى خانه کعبه داشته باشد» بيان شده. در روايات اسلامى و کتب فقهى، «استطاعت»، به معنى «داشتن زاد و توشه، و مرکب، و توانائى جسمى، و باز بودن راه، و توانائى بر اداره زندگى به هنگام بازگشت از حج» تفسير شده است ولى در حقيقت همه اينها در آيه فوق مندرج است; زيرا «استطاعت» در اصل به معنى توانائى است که شامل تمام اين امور مى شود. ضمناً از آيه فوق استفاده مى شود که: اين قانون، مانند ساير قوانين اسلامى اختصاص به مسلمانان ندارد بلکه همه موظفند آن را انجام بدهند و قاعده معروف اَلْکُفّارُ مُکَلَّفُونَ بِالْفُرُوعِ کَما أَنَّهُمْ مُکَلَّفُونَ بِالاُصُولِ: «کافران همان طور که به اصول دين موظفند به انجام فروع نيز مکلف مى باشند با آيه فوق و مانند آن تأييد مى شود، گرچه شرط صحيح بودن اين گونه اعمال و عبادات، اين است که: نخست اسلام را بپذيرند و سپس آنها را انجام بدهند ولى بايد توجه داشت عدم قبول اسلام، مسئوليت آنها را در برابر اين گونه وظائف از بين نمى برد. درباره اهميت اين مراسم بزرگ، و فلسفه حج، و آثار فردى و اجتماعى آن در ذيل آيات 196 تا 203 در سوره «بقره» مشروحاً بحث شد و در پايان آيه براى تأکيد و بيان اهميت مسأله حج مى فرمايد: «و هر کس کفر بورزد (و حج را ترک کند به خود زيان رسانيده; زيرا) خداوند از همه جهانيان بى نياز است» ( وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ ). واژه «کفر» در اصل به معنى «پوشانيدن» است و از نظر اصطلاح دينى معنى وسيعى دارد و هر گونه مخالفت با حق را ـ چه در مرحله عقائد، و چه در مرحله دستورات فرعى ـ شامل مى شود، و اگر مشاهده مى کنيم «کفر » غالباً در مخالفت با اصول دين استعمال مى شود، دليل بر اين نيست که منحصراً به همان معنى بوده باشد، به همين دليل در آيه بالا در مورد «ترک حج» به کار رفته است، لذا در روايتى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده که: «کفر» را در آيه به معنى «ترک»، تفسير فرموده است به عبارت ديگر، کفر و فاصله گرفتن از حق ـ همانند ايمان و توجه به حق ـ مراحل و درجاتى دارد که هر کدام براى خود داراى احکام مخصوصى است، و با توجه به اين حقيقت، بسيارى از مشکلات که در معنى آيات و روايات مربوط به کفر و ايمان پيش مى آيد، حل مى شود. به هر حال از آيه فوق دو مطلب استفاده مى شود: نخست، اهميت فوق العاده حج است که از «ترک» آن تعبير به «کفر» شده است، مرحوم «صدوق» در کتاب «من لا يحضره الفقيه» از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل مى کند: به على(عليه السلام) فرمود: يا عَلِيُّ تارِکُ الْحَجِّ وَ هُوَ مُسْتَطِيعٌ کافِرٌ يَقُولُ اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى: وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا ًوَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ. يا عَلِيُّ! مَنْ سَوَّفَ الْحَجَّ حَتَّى يَمُوتَ بَعَثَهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرانِيّاً: «اى على! کسى که حج را ترک کند ـ با اين که توانائى دارد ـ کافر محسوب مى شود، زيرا خداوند مى فرمايد: بر مردمى که استطاعت دارند به سوى خانه خدا بروند، لازم است حج به جا بياورند و کسى که کفر بورزد (آن را ترک کند) به خود زيان رسانيده است، و خداوند از آنان بى نياز است. اى على! کسى که حج را به تأخير بياندازد تا اين که از دنيا برود خداوند او را در قيامت يهودى يا نصرانى محشور مى کند» ديگر اين که: انجام اين فريضه مهم الهى مانند همه فرائض و برنامه هاى دينى به سود مردم و براى تربيت آنها است و هيچگونه نفعى براى خداوند ـ که از همگان بى نياز است ـ نخواهد داشت.

«بَکَّه» در اصل از ماده «بک» (بر وزن فک) به معنى «ازدحام و اجتماع» است، و اين که به خانه کعبه، يا زمينى که خانه کعبه در آن ساخته شده است «بکّه» گفته اند به خاطر ازدحام و اجتماع مردم در آنجا است و بعيد نيست که اين اسم از آغاز روى آن نبوده و پس از رسميت يافتن براى عبادت، روى آن گذاشته شده باشد. در روايتى از امام صادق(عليه السلام) نقل شده که: «مکّه» نام مجموع شهر است و «بکّه» نام محلى است که خانه کعبه در آنجا بنا شده است بعضى از مفسران نيز احتمال داده اند: «بکّه» همان «مکّه» بوده باشد که «م» در آن تبديل به «ب» شده است نظير «لازم» و «لازب» که هر دو در لغت عرب به يک معنى است. براى نامگذارى خانه کعبه و محل آن به «بکّه» وجه ديگرى نيز گفته اند و آن اين که: ماده مزبور به معنى از بين بردن نخوت و غرور آمده است، و چون در اين مرکز بزرگ، همه تبعيضات برچيده مى شود و گردنکشان و مغروران همانند مردم عادى بايد به نيايش برخيزند و غرور آنها به اين وسيله درهم شکسته مى شود، به آن «بکّه» گفته شده است.
از زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) به بعد، هر قدر مسلمانان فزونى مى يافتند و طبعاً زائران خانه خدا بيشتر مى شدند، مسجد الحرام از طرف خلفاى وقت توسعه داده مى شد. در تفسير «عياشى» نقل شده که در زمان «منصور» ، خليفه عباسى، بر اثر کثرت حجاج مى خواستند مسجد الحرام را بار ديگر توسعه دهند. منصور مردمى را که در اطراف مسجد، خانه داشتند طلبيد، تا خانه آنها را خريدارى کند، ولى آنها به هيچ قيمتى حاضر به فروش نشدند. منصور در بن بست سختى قرار گرفته بود (زيرا از يک طرف نمى خواست با اعمال زور خانه هاى آنها را خراب کند چون انعکاس خوبى نداشت و از طرف ديگر آنها حاضر به واگذارى خانه خود نبودند). در اين باره از امام صادق (عليه السلام) سؤال کرد، امام فرمود: غمناک مباش! در اين باره دليل روشنى است که مى توانى با آن استدلال کنى. پرسيد: به کدام دليل؟ فرمود: به کتاب خدا. پرسيد: به کجاى کلام الهى؟ فرمود: به اين آيه: إِنَّ أَوَّلَ بَيْت وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذي بِبَکَّةَ مُبارَکاً ; زيرا خداوند مى گويد: «نخستين خانه اى که براى مردمان ساخته شد، خانه کعبه بود». بنابراين، اگر آنها پيش از بناى کعبه خانه ساخته بودند اطراف خانه کعبه مال آنها بود، ولى اگر خانه کعبه مقدم بوده، اين حريم (تا آنجا که مورد نياز زائران خانه خداست) متعلق به کعبه است! منصور دستور داد آنها را حاضر ساختند و به همين سخن در برابر آنها استدلال کرد، آنان در پاسخ فرو ماندند و گفتند: هر طور مايل باشى موافق خواهيم بود باز در همان تفسير نقل شده که نظير اين حادثه در زمان «مهدى عباسى» تکرار شد. مهدى از فقهاى وقت سؤال کرد، همه گفتند: اگر مالکان خانه ها راضى نباشند ملک غصبى را نمى توان داخل مسجد الحرام کرد. على بن يقطين اجازه خواست تا اين مسأله را از موسى بن جعفر (عليه السلام) سؤال کند. مهدى به والى «مدينه» نوشت حل اين مشکل را از امام موسى بن جعفر (عليه السلام) بخواهد. حضرت فرمود: بنويس «بسم اللّه الرحمن الرحيم. اگر خانه کعبه اول بنا شده و آن گاه مردم در کنار آن فرود آمده اند فضاى اطراف آن متعلق به خانه کعبه است، و اگر سکونت مردم در آنجا مقدم بر خانه کعبه بوده آنها سزاوارترند». چون پاسخ به «مهدى عباسى» رسيد به قدرى خوشحال شد که نامه را گرفت و بوسيد، سپس دستور داد خانه ها را خراب کردند. صاحبان خانه به خدمت امام موسى بن جعفر(عليه السلام) رسيده، تقاضا کردند: نامه اى در اين باب به مهدى بنويسد تا قيمت خانه هاى آنها را ردّ کند. حضرت در نامه نوشت: «چيزى به آنان عطا کن». او هم آنها را راضى کرد اين دو روايت «استدلال لطيفى» در بر دارد که با موازين متداول حقوقى نيز کاملاً قابل تطبيق است، و آن اين که معبدى همچون خانه کعبه به هنگامى که در زمين بکرى ساخته شود تا شعاع احتياجات خود نسبت به آن زمين اولويت دارد. البته تا آن روز که اين احتياج ضرورت پيدا نکرده ديگران هم مى توانند از حريم آن استفاده کنند. اما آن روز که نياز مبرم پيدا شد از حق اولويت نخستين مى توان استفاده کرد.

در اين دو آيه براى کعبه علاوه بر امتياز «نخستين پرستشگاه بودن» چهار امتياز ديگر ذکر شده است: الف ـ برکت و فائده بسيار ( مبارکاً ) «مبارک» به معنى پر برکت و پر فايده است، و کعبه از اين جهت مبارک است که هم از نظر معنوى و هم از نظر مادى در يکى از پربرکت ترين سرزمين هاى جهان قرا گرفته. برکات معنوى اين سرزمين و جذبه هاى الهى و تحرک و جنبش و وحدتى که در پرتو آن مخصوصاً در مراسم حج به وجود مى آيد بر هيچ کس پوشيده نيست، و اگر تنها به جنبه هاى صورى مراسم حج اکتفاء نشود و روح و فلسفه آن زنده گردد، آن گاه برکت واقعى آن آشکارتر خواهد بود. از نظر مادى با اين که سرزمين خشک و بى آب و علفى است و به هيچ وجه از نظر طبيعى مناسب شرائط زندگى نيست اين شهر در طول تاريخ همواره يکى از شهرهاى آباد و پر تحرک و يک مرکز آماده براى زندگى و حتى براى تجارت بوده است. ب ـ هدايت جهانيان ( هُدىً لِلْعالَمِيْنَ ) کعبه مايه هدايت جهانيان است و مردم از نقاط دور و نزديک، صفحات خشکى و دريا را زير پا مى گذارند و به اين عبادتگاه بزرگ جلب مى شوند و در مراسم با شکوه حج که از زمان ابراهيم(عليه السلام) همچنان رائج بوده شرکت مى کنند، حتى عرب جاهلى نيز کعبه را گرامى مى داشت، و مراسم حج را به عنوان اين که آئين ابراهيم(عليه السلام) است با اين که با خرافات آميخته شده بود انجام مى داد، و در پرتو همان مراسم ناقص خود، تا حدود زيادى از کارهاى نادرست خود موقتاً دست مى کشيد. و به اين ترتيب، همگان حتى بت پرستان از هدايت اين خانه بزرگ بهره مند مى شدند. جاذبه معنوى اين سرزمين و اين خانه مقدس چنان است که همه را بى اختيار تحت تأثير خود قرار مى دهد. ج ـ مقام ابراهيم ( فِيهِ آياتٌ بِيِّناتٌ، مَقامُ اِبْراهِيمَ ) در اين خانه نشانه هاى روشنى از خدا پرستى و توحيد و معنويت به چشم مى خورد، و دوام و بقاى آن در طول تاريخ در برابر دشمنان نيرومندى که قصد نابود ساختن آن را داشتند يکى از اين نشانه ها است. آثارى که از پيامبر بزرگى همچون ابراهيم(عليه السلام) در کنار آن باقى مانده، مانند زمزم، صفا، مروه، رکن ، حطيم ، حجر الاسود، حجر اسماعيل 3 که هر کدام تاريخ مجسمى از قرون و اعصار گذشته، و روشنگر خاطره هاى عظيم و جاويدان مى باشد، از ديگر نشانه ها است. از ميان اين نشانه هاى روشن، مقام ابراهيم (عليه السلام) به خصوص ذکر شده; زيرا محلى است که ابراهيم(عليه السلام) در آن ايستاد، به خاطر بناى کعبه، و يا به خاطر انجام مراسم حج و يا براى دعوت عمومى مردم براى انجام اين مراسم بزرگ. و در هر حال از مهمترين آيات مزبور است و خاطرات بى نظيرى از فداکارى ها، اخلاص ها، و اجتماع ها را زنده مى کند. در اين که: منظور از «مقام ابراهيم» ، خصوص آن نقطه اى مى باشد که هم اکنون سنگ مخصوصى در آن قرار دارد و اثر پاى ابراهيم(عليه السلام) بر آن نمايان است، يا منظور از آن تمام «حرم مکّه» و يا «تمام مواقف حج» است، در ميان مفسران گفتگو است ولى در روايتى که از امام صادق(عليه السلام) در کتاب «کافى» نقل شده 4 اشاره به همان احتمال اول شده است. د ـ امنيت کامل ( وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً ) ابراهيم(عليه السلام) بعد از بناى خانه کعبه امنيت شهر «مکّه» را از خداوند درخواست نموده، گفت: رَبِّ اجْعَلْ هذَا الْبَلَدَ آمِناً: «خداوندا! اين سرزمين را سرزمين امن و امانى قرار بده» خداوند دعاى ابراهيم(عليه السلام) را اجابت کرد و آن را يک مرکز امن قرار داد که هم مايه آرامش روح و امنيت اجتماع مردمى است که به آن مى آيند و از آن الهام مى گيرند و هم از نظر قوانين مذهبى، امنيت آن، چنان محترم شمرده شده که هر گونه جنگ و مبارزه در آن ممنوع است. مخصوصاً در اسلام «کعبه» به عنوان يک مأمن و پناهگاه شناخته شده، و حتى حيوانات اين سرزمين از هر نظر بايد در امنيت باشند و کسى مزاحم آنها نشود، افراد انسانى که به آن پناه مى برند نيز در امان هستند حتى اگر قاتل و جانى باشند نمى توان متعرض آنها شد. ولى براى اين که اين احترام خاص خانه کعبه مورد سوء استفاده قرار نگيرد، و حق مظلومان پايمال نگردد، اگر افراد جنايت کار و مجرمى به ـ آن پناهنده شوند دستور داده شده: آنها را از نظر آب و غذا در مضيقه قرار دهند، تا مجبور گردند آنجا را ترک گويند، و آنها را به کيفر برسانند.

پوستر حديثي

احاديث تصويري

عکس نوشته

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فيلم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , ظهور , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسير آيات 96 تا 97 سوره مبارکه آل عمران , سوره مبارکه آل عمران , تفسیر قرآن کریم , یا زهرا سلام الله علیها , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تفسیر آیات ۹۰تا ۹۱ سوره مبارکه آل عمران ...
نویسنده : yamahdi788
تاریخ : یک شنبه 6 تير 1400

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهرا سلام الله علیها

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

تفسیر آیات ۹۰تا ۹۱ سوره مبارکه آل عمران

۹۰إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضّالُّونَ ۹۱إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بِهِ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ

ترجمه
۹۰ ـ کسانى که پس از ایمان کافر شدند و سپس بر کفر (خود) افزودند، و هیچ گاه توبه آنان، (که از روى ناچارى یا در آستانه مرگ صورت مى گیرد،) قبول نمى شود; و آنها گمراهان (واقعى) اند. ۹۱ ـ کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، اگر چه روى زمین پر از طلا باشد، و آن را به عنوان فدیه (و کفاره اعمال بد خویش) بپردازند، هرگز از هیچ یک آنها قبول نخواهد شد; و براى آنان، مجازات دردناک است; و یاورانى ندارند.

شان نزول
بعضى گفته اند: آیه اول، در مورد اهل کتاب که قبل از بعثت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)به او ایمان آورده بودند، اما پس از مبعث به او کفر ورزیدند، نازل شده و بعضى دیگر گفته اند: در مورد «حارث بن سوید» و یازده نفر از یاران او که از اسلام برگشته بودند نازل شده، ولى «حارث» پشیمان شد، توبه کرد و چنان که در شأن نزول آیه قبل نیز اشاره شد یازده نفر از همراهان او به حال خود باقى ماندند و باز نگشتند و در پاسخ دعوت «حارث» به او گفتند: ما در «مکّه» مى مانیم و به کار خود بر ضد محمّد(صلى الله علیه وآله) ادامه مى دهیم و انتظار شکست او را داریم، اگر مقصود ما حاصل شد، چه بهتر، و در غیر این صورت راه توبه باز است و هر گاه برگردیم (او ما را مى پذیرد و) درباره ما همان چیزى که درباره تو نازل شد، نازل مى گردد. هنگامى که رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) «مکّه» را فتح کرد، بعضى از آنها وارد اسلام شدند و توبه آنها پذیرفته شد و اما در مورد کسانى که در حال کفر از دنیا رفته بودند آیه دوم نازل گردید.

تفسیر
در آیات قبل، سخن از کسانى در میان بود که از راه انحرافى خود پشیمان شده و توبه حقیقى نموده بودند، و لذا توبه آنها قبول شد، ولى در این آیه، سخن از کسانى است که توبه آنها پذیرفته نیست، اینها کسانى هستند که، نخست ایمان آورده سپس کافر شده و در کفر پافشارى و اصرار دارند و به همین دلیل، هیچ گاه حاضر به پیروى از دستورات حق نیستند، مگر این که کار بر آنها مشکل شود و راهى جز اطاعت و توبه و تسلیم نبینند، یقیناً خداوند توبه این گونه افراد را قبول نخواهد کرد. مى فرماید: «کسانى که بعد از ایمان آوردن کافر شدند، سپس بر کفر خود افزودند (و در این راه اصرار ورزیدند) هیچ گاه توبه آنان قبول نمى شود (به دلیل این که از روى ناچارى صورت مى گیرد) و آنها گمراهان اند» چرا که هم راه خدا را گم کرده اند و هم راه توبه را (إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا کُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الضّالُّونَ). توبه آنها ظاهرى است; زیرا وقتى پیروزى طرفداران حق را ببینند از روى ناچارى اظهار پشیمانى و توبه مى کنند، و طبیعى است چنین توبه اى پذیرفته نشود. احتمال دیگرى که در تفسیر این آیه داده شده، این است: این گونه اشخاص زمانى پشیمان مى شوند و توبه مى کنند که خود را در آستانه مرگ و پایان عمر ببینند و مى دانیم: در آن ساعت درهاى توبه بسته مى شود و چنان توبه اى پذیرفته نخواهد شد. در واقع این آیه، شبیه همان چیزى است که در سوره «نساء» آیه 18 آمده که مى فرماید: «کسانى که اعمال بد انجام مى دهند و به هنگامى که مرگشان فرا مى رسد، توبه مى کنند توبه آنها پذیرفته نیست». تفسیر سومى، براى آیه ذکر شده که: منظور از آن، توبه از گناهان معمولى در حال کفر است. مثلاً کسى در کفر خود اصرار داشته باشد، ولى از گناهانى مانند ظلم و غیبت و فحشاء توبه کند، توبه او بى فایده است; چرا که شستن آلودگى هاى سطحى از جان و دل با وجود آلودگى هاى شدید و عمیق، مؤثر نخواهد بود. لازم به یادآورى است تفسیرهاى سه گانه فوق منافاتى با هم ندارد و ممکن است آیه، ناظر به تمام این توبه هاى بیهوده باشد، هر چند تفسیر اول با آیات گذشته و شأن نزول این آیات سازگارتر است.

ادامه شرح
در آیه بعد، به دنبال اشاره اى که در آیه گذشته به توبه هاى بیهوده شد، سخن از کفاره بیهوده مى گوید: مى فرماید: «کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند اگر تمام روى زمین پر از طلا باشد، و آن را به عنوان «فِدْیَه» (و کفاره اعمال زشت خویش) بپردازند هرگز از آنها پذیرفته نخواهد شد» (إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفّارٌ فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِّلْءُ الأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بِهِ). روشن است، کفر، تمام اعمال نیک انسان را بر باد مى دهد و اگر تمام روى زمین پر از طلا باشد و در راه خدا انفاق کنند پذیرفته نخواهد شد و صد البته اگر چنین چیزى در قیامت در اختیار آنها باشد و بدهند پذیرفته نیست. بدیهى است: منظور از این تعبیر (تمام روى زمین پر از طلا باشد و انفاق کنند) این است که انفاق آنها هر قدر زیاد هم باشد، با وجود آلودگى روح و جان و دشمنى با حق، بى فایده است و گرنه معلوم است: اگر مجموع زمین پر از طلا گردد در آن موقع ارزش طلا با خاک یکسان خواهد بود. بنابراین، جمله بالا کنایه اى براى بیان وسعت دایره انفاق و بخشش است. در این که منظور، انفاق در این جهان یا جهان دیگر است، مفسران دو احتمال داده اند ولى ، ممکن است آیه، ناظر به هر دو باشد، چه تمام دنیا را در حال حیات خود انفاق کنند و چه در قیامت به عنوان فدیه بدهند، پذیرفته نیست هر چند ظاهر آیه نشان مى دهد مربوط به جهان دیگر است. زیرا مى گوید: کسانى که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند. یعنى پس از مرگ و در حال کفر، اگر فرضاً بزرگ ترین ثروت هاى جهان در اختیارشان باشد، و تصور کنند همانند این جهان مى توانند با استفاده از ثروت، مجازات الهى را از خود دور سازند، سخت در اشتباه اند، و این جریمه مالى و «فدیه» به هیچ وجه، در مجازات آنها اثر نخواهد داشت. در واقع مضمون آیه، شبیه چیزى است که در آیه 15 سوره «حدید» آمده است که مى گوید: فَالْیَوْمَ لا یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَ لا مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا: «امروز نه از شما (منافقان) و نه از کافران، فدیه و غرامتى گرفته (و پذیرفته) نمى شود». و در پایان آیه به نکته دیگرى اشاره فرموده، مى گوید: «آنها کسانى هستند که مجازات دردناک دارند و یاورى ندارند» (أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ). یعنى نه تنها «فدیه و انفاق» به حال آنها سودى ندارد، بلکه شفاعتِ شفاعت کنندگان نیز، شامل حال آنها نمى شود; زیرا شفاعت، شرایطى دارد که یکى از مهم ترین آنها ایمان به خدا است و به همین دلیل، اگر تمام شافعان روز قیامت جمع شوند تا براى فرد بى ایمانى شفاعت کنند، پذیرفته نخواهد شد. و اصولاً چون شفاعت به اذن خدا است، آنها هرگز از چنین افراد نالایقى شفاعت نمى کنند که شفاعت نیز لیاقتى لازم دارد، چرا که اذن الهى شامل افراد نالایق نمى شود. اساساً آنها به خدا کافرند و جاى اذن براى آنها باقى نمى ماند.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

امام باقر (علیه‌السلام) :
هر کس تصمیم گرفت کار خیری انجام دهد در آن عجله و شتاب کند زیرا هر عمل خیری که در آن تأخیر افتد و فرصت از دست برود در آنجا گمراهی و اغوای شیطان بوده است.
وسائل الشیعه ، ج۱ ، ص۸۶

امام صادق (علیه السلام) :
طلَبْتُ رِضَى اللَّهِ فَوَجَدْتُهُ فِی بِرِّ الْوَالِدَیْن؛
خوشنودى خدای تعالى را جستجو نمودم و آن را در نیکى به پدر و مادر یافتم.
مستدرک ، ج12، ص174

امام حسین(علیه السلام) :
هرکس زبانش راستگو باشد ، کردارش پاکیزه گردد و هرکس نیت خیر داشته باشد ، روزیش فراوان و هرکس با زن و بچه اش خوش رفتار باشد عمرش طولانی می شود
ارشاد القلوب ، ج ١ ، ص ٣٢٣

آیت الله دکتر سید ابراهیم رئیسی،
رئیسی جمهور ،محبوب و منتخب مردم دین باور وانقلابی ایران:
در حال حاضر باید با درد مردم آشنا شد و بنا دارم ارتباط با مردم را محدود نکنم

من زندگی خود را چه از دوران کودکی و نوجوانی و چه در دوران مسئولیتها در تمام شئون زندگی مدیون حضرت امام رضا (علیه السلام) می دانم
دوران طلبگی با وجود سختی ها و کمبودها با وجود صفای وجود علما و اساتید و فضای نورانی مشهد برای بنده دلپذیر بود
به دوستان در تیم حفاظت گفتم که ضمن انجام وظایف نباید ارتباط با مردم را محدود کرد چون من به این ارتباط نیاز دارم

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

بخش فیلم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم



:: موضوعات مرتبط: ولایت فقیه , شهید , شهداء مدافع حرم , مسئله مهدویت , قرآن کریم , تفسیر سوره مبارکه آل عمران , احادیث ائمه اطهار (علیهم السلام) , ,
:: برچسب‌ها: تفسیر آیات ۹۰تا ۹۱ سوره مبارکه آل عمران , تفسیر قرآن کریم , سوره مبارکه آل عمران , ایمان , کافر , کفر , مرگ , گمراهی , دنیا , زمین , طلا , فدیه , اعمال , کفاره , اعمال بد , قبول , مجازات , دردناک , مجازات دردناک , یاور , یا زهرا سلام الله علیه , ظهور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 69 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 685
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :

RSS

Powered By
loxblog.Com